خوابتو میدیدم یه جایی تو آلمان یا شایدم سمت نئواورلئان ولی احتمالاً آلمان ولی کاش نئواورلئان، کفشای بندی قرمز پام بود و تو یه کت پشمی دودی تو خیابونا راه میرفتیم و میخندیدیم. موهام بلند بود و قشنگ. دستمو گرفتی و منو کشیدی تو بغلت. یه شال بلند مخمل در آوردی و پیچیدی بهم گفتی اینجوری سرما میخورم. پیشونیمو بوسیدی. یه جایی وایسادیم چایی خوردیم برا همینم شاید استانبول بود ولی کاش نئواورلئان بود.
دیوانه!